loading...
گروه قرآنی تجویدالقرآن
user بازدید : 207 یکشنبه 10 فروردین 1393 نظرات (0)

"الحمدلله رب العالمين"

از جمله برنامه هاي اين گروه قرآني در فضاي مجازي واتساپ ميتوان به موارد زير اشاره نمود:

١-ساعتهای فعالیت گروه ازساعت5صبح الی 12شب(00:00) ميباشد .

٢- اعضا روزانه قسمتي از قرآن مجيد را تلاوت نموده و در طول اوقات فعاليت گروه اعلام مينمايند.

٣- طرح سوالات و معماهاي قرآني براي بالا بردن سطح علمي اعضا

٤- برگزاري روزانه يك درس از سلسله دروس تجويد قرآن كريم

٥- ارسال تفسير و ترجمه آياتي از كلام الله مجيد به صورت روزانه

٦- همكاري اعضا در ارسال فايلهاي تجويد از جمله كليپ ،صوت، نرم افزار و...با رعايت نظم

٧- رعايت نظم و عدم ارسال مطلب در هنگام تدريس تجويد براي حفظ احترام قرآن مجيد

 

و از جمله اساتيد اين كلاس مجازي ميتوان استاد قاري ضياءالرحمن صحت (استاد تجويد دارالعلوم مكي زاهدان)را نام برد.

و اميد است كه اين كلاس براي شركت كنندگان آن مفيد واقع شده و مورد قبول درگاه حق قرار گيرد،

 

اميدوارم اين وبلاگ نيز موردتوجه شما بازديدكنندگان محترم قرار بگيرد.

(كاربر وبگاه كلاس تجويد القرآن،زير نظر مدير و اساتيد اين كلاس)

user بازدید : 53 سه شنبه 07 مرداد 1393 نظرات (1)

«قارون از قوم موسی بود و (براثر داشتن دارایی فراوان) بر آنان فخروشی کرد (و چون ثروت‌مندترین فرد بنی‌اسراییل بود، ازایشان خواست که او را فرمان‌ده و خویشتن را فرمان‌بردارش بدانند). ما آن اندازه گنج و دفینه به اوداده بودیم که (حمل صندوق‌های) خزاین آن برگروه پر زور و با قدرت، سنگینی می‌کرد (و ایشان را دچار مشکل می‌نمود). وقتی (از اوقات) قوم او بدو گفتند: (مغرورانه) شادمانی مکن، که خدا شادمانان (سرمست از غرور) را دوست نمی‌دارد.* به وسیله‌ی آن چه خدا به تو داده است، سرای آخریت را بجوی (و بهشت جاویدان را فراچنگ آور) و بهره‌ی خود را از دنیا فراموش مکن (و بدان که تو هم حق حیات داری و باید از امتعه و لذایذ حلال استفاده بکنی و به خویشتن برسی) و همان‌گونه که خدا به تو (بخشیده است و در حق تو) نیکی کرده است، تو نیز (به دیگران ببخش و بدیشان) نیکی کن و در زمین تباهی مجوی که خدا تباه‌کاران را دوست نمی‌دارد.* (قارون) گفت: این مال در سایه‌ی آگاهی و دانشی که دارم به من داده شده است (و مرا فراهم گشته است. خودم آن را به دست آورده‌ام و خودم هم می‌دانم چگونه آن را مصرف کنم). مگر ندانسته است که خداوند نسل‌های (قرون و اعصار) زیادی را نابود کرده است که از او قدرت بیش‌تری (داشته) و در گردآوری (دارایی مهارت) زیادتری داشته‌اند. (بگذار مجرمان چون او در فسق و فجورو کبر و غرور خود فروروند... در قیامت همه چیز عیان است و حاجت به بیان نیست) لذا گناه‌کاران از گناهشان سوال (تحقیق و ترحیم) نمی‌شود (بلکه سوال توبیخ و تحقیر از ایشان می‌گردد).* (قارون به اندرز پندگویان وقعی ننهاد و بلکه هوس قدرت و جنون ثروت او را بر آن داشت که با آرایش هر چه بیش‌تر، دارایی خود را به نمایش گذاشت و) با تمام زینت خود در برابر قوم خویش نمایان گردید (و زرّ و زیور و قدرت و شوکت خویشتن را در معرض و دیدگاه مردمان قرارداد) آنان که طالب زندگی دنیا بودند، گفتند: ای کاش همان چیزهایی که به قارون داده شده است، ما هم می‌داشتیم! (چه ثروت سرشاری! و چه جاه و جلالی!) واقعاً او دارای بهره‌ی بزرگ و شانس سترگ است.* و کسانی که دانش و آگاهی داشتند (به افرادی که عاشقان زرق و برق دنیا بودند و بزرگواری را در زر و زور می‌دیدند) گفتند: وای بر شما! (چه می‌گویید و سعادت را در چه می‌جویید؟) اجر و پاداش خدا (که بهشت جاویدان است)، بسی والاتر و بهتر (از این چیزها) است برای کسانی که ایمان داشته باشند و کارهای شایسته انجام دهند و این (بهشت یزدان هم) جز نصیب شکیبایان نمی‌گردد.* سپس ما او را و خانه‌اش را به زمین فرو بردیم و گروه و دسته‌ای نداشت که او را در برابر خدا یاری دهند (و وی را از عذاب الهی برهانند) و خود نیز نتوانست خویشتن را کمک کند.* آنان که دیروز آرزو می‌کردند روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد، گسترش می‌دهد و برای هر کس بخواهد، روزی را تنگ و کم می‌گرداند (و چرا ما از این واقعیت غافل بودیم که داشتن و نداشتن مادیات، وسیله‌ی آزمایش مردمان است و بس؟) اگرخداوند بر ما منّت نمی‌نهاد (تفضل نمی‌فرمود، آرزوی دیروزی ما را برآورده می‌کرد و امروز همچون قارون) ما را (به دل زمین) فرو می‌برد. وای! انگار کافران رستگار نمی‌گردند (و حتما عذاب خدا دیر یا زود گریبان‌گیرشان می‌شود).* ما آن سرای آخرت را تنها بهره‌ی کسانی می‌گردانیم که زمین خواهان تکبر و استکبار نیستند و فساد و تباهی نمی‌جویند (و دل‌هایشان آلودگی‌های مقام‌طلبی و شهرت‌طلبی و بزرگ‌بینی و تباه‌کاری، پاک وپالوده است) و عاقبت از آن پرهیزگاران است».

ادامه داستان در ادامه مطلب...

user بازدید : 62 سه شنبه 07 مرداد 1393 نظرات (0)

«(ای پیامبر، برخی از کفّار به دسیسه‌ی یهودیان) از تو درباره‌ی (سرگذشت) ذوالقرنین می‌پرسند؟ بگو: گوشه‌ای از سرگذشت او را برایتان بازگو خواهم کرد.* ما به او در زمین قدرت و حکومت دادیم و وسایل هر چیزی را (که رای رسیدن بدان تلاش می‌کرد) در اختیارش نهادیم.* او هم سبب را پی‌گیری کرد (و از وسایل خداداد استفاده نمود)* تا زمانی که به محل غروب خورشید رسید [منظره غروب] خورشید را چنین یافت که در چشمه ای گرم و لجن آلود غروب می کند، و نزد آن قومی را یافت [که فساد و ستم می کردند]. گفتیم: ای ذوالقرنین! یا [این قوم را به کیفر فساد و ستمشان] عذاب می کنی و یا در میانشان شیوه ای نیک در پیش می گیری. (از راه الهام) به او گفتیم: ای ذوالقرنین! (یکی از دو کار درباره‌ی ایشان روا دار،) یا آنان را (در صورت ایمان نیاوردن با کشتن) عذاب می‌دهی و یا این که نسبت بدیشان خوبی می‌کنی (و درصورت ایمان آوردن از آنان گذشت می‌نمایی و به ارشاد ایشان همّت می‌گماری).* (ذوالقرنین بدیشان) گفت: اما کسانی که (بر کفر خود بمانند، بدین‌وسیله به خود) ستم می‌کنند. آنان را (در دنیا با کشتن) مجازات خواهیم کرد. سپس در آخرت به سوی پروردگارشان برگردانده می‌شوند و ایشان را به عذاب شدیدی گرفتار خواهد کرد.* و امّا کسانی که ایمان بیاورند و کارهای شایسته انجام دهند (در آخرت) پاداش نیکو خواهند داشت و ما هم (در دنیا دستور سهل و ساده‌ای در حق ایشان صادر می‌نماییم (و تکالیف طاقت‌فرسا و مالیات سنگینی بر دوششان نمی‌گذاریم).* سپس از این وسیله استفاده کرد (و برای بازگشت راه مشرق را در پیش گرفت).* تا وقتی که به محل طلوع خورشید رسید دید که آفتاب بر مردمانی می‌تابد که برای حفظ خود از آن، ما پوششی (به نام جامه یا سرپناهی به نام خانه) بهره‌ی ایشان نکرده بودیم.* همان‌‌گونه (در حق مردمان مشرق زمین رفتار کرد که درباره‌ی مردمان مغرب زمین رفتارکرده بود) و ما ازآنچه داشت و آن‌چه می‌کرد، کاملاً مطلع بودیم.* سپس (راه شمال را پیش گرفت و) از وسیله (و ابزار ممکن) سود جست.* تا آن‌گاه که به میان دو کوه رسید و در فراسوی آن دو کوه، گروهی را یافت که هیچ سخنی را نمی‌فهمیدند (مگر با مشقّت زیاد؛ چرا که از نظر فکری عقب‌مانده و از لحاظ تمدّن در سطح بسیار پایینی بودند و زبان عجیبی داشتند.)* (مردمان آن‌جا، هنگامی که قدرت و امکانات ذوالقرنین را دیدند، بدو) گفتند: ای ذوالقرنین! یأجوج و مأجوج در این سرزمین تباه‌کارند (و بر ما تاخت می‌آورند) آیا برای تو هزینه‌ای معین داریم که میان ما و ایشان سد بزرگ و محکمی بسازی؟* (ذوالقرنین) گفت: آنچه پروردگارم از ثروت و قدرت در اختیار من نهاده است بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد می‌کنید. برای اندوختن اموال نیامده‌ایم). پس مرا با نیرو یاری دهید تا میان شما و ایشان سد بزرگ و محکمی بسازم.* (سپس شروع به کار کرد و گفت:) قطعات بزرگ آهن را برای من بیاورید. (آن‌گاه دستور چیدن آن‌ها را بر روی یکدیگر صادر کرد) تا کاملا میان دو طرف دو کوه را برابر کرد (و شکاف بین آن‌ها را از آهن پر نمود فرمان داد که بالای آن آتش بیفروزند و) گفت: بدان بدمید، تا وقتی که قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد (و قطعات به هم جوش خورد، سپس) گفت: مس ذوب شده برای من بیاورید (آن را) بر این (سد) بریزم.* (سد به قدری بلند و ستبر شد که حمله‌وران یأجوج و مأجوج) اصلا نتوانستند از آن بالا روند و به هیچ‌وجه نتوانستند نقبی (سوراخ) در آن ایجاد کنند.* (هنگامی که بنای سد به پایان رسید، ذوالقرنین شاکرانه) گفت: این (سد) از مرحمت پروردگار من است (و پا برجا می‌‌ماند، تا خدا بخواهد) و هرگاه وعده‌ی خدا فرا رسد (او بخواهد آن را خراب کند) آن را ویران و با زمین یکسان می‌کند و وعده‌ی پروردگار من حق (و هنگامه‌ی قیامت حتمی) است».

ادامه داستان در ادامه مطلب...

تعداد صفحات : 24

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 72
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 46
  • بازدید ماه : 147
  • بازدید سال : 999
  • بازدید کلی : 19,316
  • کدهای اختصاصی
    پشتیبانی و طراحی
    پشتیبانی و طراحی: sunnatdownload.ir